96/4/30
12:48 عصر

سنین مناسب برای شروع سازهای مختلف در کودکان

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

برای موفقیت در امر آموزش موسیقی عوامل بسیاری دخیل هستند که سن شروع یادگیری و همچنین رفتار و عملکرد والدین را میتوان از عوامل بسیار مهم این مقوله برشمرد , به طوریکه آینده موسیقایی کودک ارتباط مستقیمی با این دو دارد. شما میتوانید معلم موسیقی فرزند خود یا ساز او را تغییر دهید ,اما هیچگاه نخواهید توانست سن او را به عقب برگردانید و یا تاثیر مخرب برخی رفتارهای اشتباه یا ناآگاهانه خود را از ضمیر او پاک کنید .

بر اساس یک نظر سنجی جدید 47 % نوازندگان موفق یادگیری را بین سنین 4 تا 10 سال شروع کرده اند. سایت بی بی سی بهترین سن برای یادگیری سازهای مختلف را بر اساس اندازه یک ساز و توانایی جسمی مورد نیاز اینگونه بیان میکند:

آموزشگاه موسیقی محدوده جردن

 

فلوت ریکوردر :

معمولا به عنوان یک ساز ابتدایی برای شروع آموزش و آشنایی با موسیقی پیشنهاد میشود و کودک میتواند نوازندگی آنرا از زمانی که بتواند انگشتهایش را روی سوراخهای ساز نگه دارد شروع کند.

 

پیانو :

5 سالگی زود ترین زمانی است که کودکان باید نوازندگی پیانو را بیاموزند مگر کودک شما یک نابغه با تواناییهای موتزارت باشد !

 

سازهای زهی (ویولن و ویولنسل و ...) :

نوازندگی این گروه از سازها را میتوان از سن 4 سالگی شروع کرد ولی 6 سالگی زمان منطقی تری برای شروع آموزش آنهاست .

 

گیتار :

نوازندگی گیتار را می توان از حدود سن 8 سالگی شروع کرد زمان دقیق آن وابسته به اندازه و میزان کشیدگی و انعطاف دست کودک است .

 

بادی های چوبی و برنجی :

این گروه از سازها را نباید پیش از روییدن دندانهای اصلی شروع کرد.

 

آواز :

تمرینات جدی آواز را تا پیش از دوره نوجوانی که صد ا هنوز به طور کامل رشد نیافته پیشنهاد نمیکنیم .

 

در همه موارد بالا مسلما کودک باید توانایی درک اعداد و اسامی نتها را داشته باشد.

آموزشگاه موسیقی شمال تهران


96/4/29
7:12 عصر

چرا استفاده از اسم خاص در ترانه فراگیر شده است؟

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

در ترانه‌های چند دهه ابتدایی پا گرفتن ترانه جدی فارسی تعادل در شعریت از اهمیت بیشتری برخوردار بود و از نکات یاد شده فوق، ترانه‌سرا باید به این مساله زینهار داده می‌شد. دلیل این امر عموما این بود که ترانه‌سرایان آن دوره با شعر -چه کلاسیک و چه معاصر- بیشتر از ترانه‌ سرایان امروز دمخور بودند و خودآگاه یا ناخودآگاه شعریت در آثارشان نمود بیشتری داشت و این موضوع که‌ گاه شعر بودن بر ترانه بودن چیره شود دور از انتظار نبود.

در ترانه امروز، ترانه ‌سرایان آن شعریت مزبور را به حاشیه رانده‌اند یا به معنایی به‌طور کامل کنار گذاشته‌اند. پناه بردن بر عینیت ‌گرایی در خلق تصاویر و کشف‌های شاعرانه و پرهیز ابزار استعاره در آثار ترانه امروز -علاوه بر ناتوانی در پردازش- به دلیل انتخاب نوعی ساده‌تر از ترانه است که امروزه در میان ترانه ‌سرایان به امری همه‌گیر تبدیل شده است. به این خاطر است که شعریت -شاد‌بختانه یا شوربختانه- دیگر نقطه تهدید کننده‌ای برای کم‌کردن ترانگی از منظر ارتباط با طیف گسترده مخاطب نیست.

ترانه امروز همزمان که به سمت عینیت‌ گرایی و جزئی ‌نگری سوق پیدا کرده است از نقطه ‌نظر درک متقابل راوی اثر و مخاطب قابل تامل و بررسی‌ می‌نماید. این‌که چه میزان از جزئی ‌نگری می‌تواند همه‌گیر بودن را به خطر نیندازد و مخاطب را در جزییات با خود همراه کند موضوعی‌ است که با تجربه زندگی راوی اثر و مخاطب ارتباط تنگاتنگی دارد.

یکی از تجربیاتی که در سطح رویی کلام می‌تواند موجب افتراق بخشی از مخاطبان شود به‌کارگیری اسامی خاص در ترانه است. اسم خاص به محض حضور در اثر مخاطبان را به دو بخش تقسیم می‌کند؛ دسته‌ای که با اسم خاص به‌کار رفته آشنایی دارند و دسته‌ای که تجربه رویارویی با آن را نداشته‌اند.

چند نوع و همین طور چند درجه از انواع و درجات مختلف به‌کار بردن اسم یا اسامی خاص در ترانه را می‌توان برشمرد. در این سطوح مختلف دو مولفه کیفیت و پراکندگی نقش تاثیرگذاری دارند. کیفیت اسم خاص را می‌توان در درجه خاص بودنش پی‌گیری کرد. به‌طور کل اگر محوری برای این مولفه متصور باشیم، از یک‌سو به اسم‌هایی می‌رسیم که -دست کم در این برهه از تاریخ- وجهه عمومی و عمومی‌تری دارند. نام اشخاص بسیار مشهور و شناخته ‌شده نزد ایرانیان مانند حافظ و سعدی یا اسم شهرهای معروفی مثل تهران، شیراز، قم و… از نمونه‌های پاپیولار اسامی خاص به شمار می‌روند که در به کار گیری آن‌ها عموما مشکل حادی حادث نمی‌شود اما به‌سوی دیگر محور که حرکت کنیم درجاتی از شخصی بودن و تخصصی بودن را طی کرده‌ایم. به فرض مثال ترانه ‌سرایی که اسم محله دوران کودکی خود را در ترانه ذکر می‌کند یا از نام‌هایی مربوط به حوزه‌ای تخصصی یاد می‌کند درجات بالایی از اسم خاص را در اثر خود به کار گرفته است.

در باب پراکندگی نیز طبیعی‌ است که هرچه اسامی خاص استفاده شده در یک اثر با هم اشتراکات کمتری داشته باشند و تجربیات متفاوتی را رقم بزنند، می‌توانند در عمومیت نیافتن اثر دخالت بیشتری داشته باشند. برای روشن‌تر شدن بحث با مثال‌ها متعدد به بررسی شکل‌های مختلف کاربرد اسامی خاص در ترانه می‌پردازیم.

کلاس آموزش پیانو

ترانه «شمال» از یغما گلرویی

در این نوع از ترانه، اثر به کل برای تجربه‌ای خاص در نظر گرفته شده و ترانه ‌سرا با نوشتن اثر تصمیم بر ارتباط با مخاطبان مشخصی را دارد و آشکارا این وجه از ترانگی که عمومیت یافتن بیشتر است را کنار گذاشته است. اسامی خاص در این ترانه اسم مکان‌های خاصی‌ هستند که از نظر کمیت قابل توجه‌اند، به طور مثال «جاده چالوس»، «متل قو»، «ساحل دریاکنار»، «رستوران اسب سفید» و… به طور طبیعی مخاطبی که تجربه رفتن به ساحل شمال کشور را ندارد یا حتی در صورت داشتن این تجربه به این مکان‌های خاص نرفته باشد یا مسیر دیگری را پیش گرفته باشد، در ارتباط تنگاتنگ با ترانه دچار مشکل می‌شود.

من‌ُ ببَر! تا آخرِ «جاده‌‌ چالوس» ببرم‌

تا شیشه‌‌ بارونی‌ و خیس‌ِ اتوبوس‌ ببرم‌

تا جای‌ پات‌ رو ماسه‌‌ «داغ‌ِ مُتل‌قو» ببرم‌

تا آخرین‌ دلهره‌‌ نگاه‌ِ آهو بِبَرم‌

من‌ُ ببَر تا گم‌ شُدن‌ تــو اون‌ چشای‌ بی‌قرار

تا ساختن‌ قصر شنی‌ رو «ساحل‌ دریاکنار»

ترانه «صفر مرزی» از افشین مقدم

ترانه «صفر مرزی» از افشین مقدم با اجرای علی‌رضا عصار نیز از همین دست است. در این ترانه دایره واژگانی اسامی خاص حول مناطق جنگی و اطلاعات جنگی مربوط به جنگ ایران و عراق است. اسم‌هایی مانند: هویزه، اروند، شلمچه، فتح‌المبین، والفجر و… در این نوع آثار درجه خاص بودن از نظر کمیت بالاست اما پراکندکی چندانی مشاهده نمی‌شود. به این معنا که اسامی خاص در محدوده موضوعی واحد متمرکزند.

اما در شکل دیگری از این نوع آثار که به نوعی مولف به صورت کلان اثر را برای قشر مشخصی از عموم جامعه سروده، به آثاری بر می‌خوریم که از دایره واژگانی اسامی خاص به صورت متمرکز حول محور خاصی شکل نگرفته و به طرز واضحی پراکندگی اسامی خاص را می‌توان مشاهده کرد. به طور مثال در ترانه «اتاق من» از شهریار قنبری اسامی مکان‌ها از این حیث همانند ترانه «شمال» نیست که محدوده خاصی را شامل شود و مخاطبی که با تمامی یا اکثر این مکان‌ها آشنایی داشته باشد کمیت تقلیل‌ یافته‌تری را دربر می‌گیرد. قابل ذکر این‌که تنها نام این مکان‌ها به گوش مخاطب خورده باشد شرط کافی برای برقراری ارتباط لازم به منظور درک راوی ترانه در این اثر نیست و تجربه کافی زیستی یا مطالعاتی مناسب با خود را می‌طلبد. تاج‌محل، ونیز، رُم، موزه مادام توسو، شانزلیزه، قصر ورسای، پاریس و… از اسامی پراکنده‌ای هستند که علاوه بر اشارات غیرمستقیم به مکان‌های خاص دیگر، در ترانه آمده‌اند.

شهرِ «ونیز» چه تماشایی بود

کشتی دزدای دریایی بود

شبِ «رُم» با همه اُسقف‌هاش

شب چشمه‌های تنهایی بود

«موزه مادام توسو» خالی بود

جای چهره‌های پوشالی بود

رقص مه با اتوبوس‌های سرخ

رقص دار و طرح یک قالی بود

ترانه «سینما» از حسن علی‌شیری

ترانه «سینما» از حسن علی‌شیری با اجرای رضا یزدانی نیز از این‌دست ترانه‌ها به شما می‌رود. در این ترانه اسامی فیلم‌ها (سگ‌کشی، حکم، رییس، زیر پوست شب و…) و شخصیت‌های فیلمی (حمید هامون، رضا مارمولک، علی‌سنتوری، حاج کاظم، الی و…) متنوعی به‌کار رفته است. در این نوع از آثار درجات بالای خاص بودن را در کنار پراکندگی بالا می‌توان مشاهده کرد. و مولفان از بُعد عمومیت یافتن دایره تنگ‌تری از مخاطبان را برای خود درنظر گرفته‌اند.

کلاس آموزش گیتار

اما از این نوع ترانه‌ها که بگذریم، به ترانه‌هایی می‌رسیم که به صورت موردی از اسامی خاص بهره‌ یافته‌اند. در این نوع از ترانه‌ها بنای کلی بر هدف قرار دادن قشر خاصی از مخاطب یا حتی شکل تقلیل‌ یافته‌ای از مخاطبان خاص نیست. مصرع‌ها، ابیات و بندهای قسمت‌های بیشتری از ترانه قابلیت ارتباط با گستره زیادی از مخاطبان را دارد. در این آثار، به کار بردن اسامی خاص به نوعی ضربه‌زننده به کلیت وجه عمومیت یافتن ترانه است. به طور مثال درترانه جنگجو از شهیار قنبری، در بخش ابتدایی و همین‌طور اواسط متن ترانه با این قسمت‌ها مواجهیم:

شعری بر آب، دشنه در خواب

اسبی در مه، مهتاب در مرداب

زخم‌گاه آهو چشم ‌به‌راه جادو

جنگجو! جنگجو! از آشتی بگو!

×××

عقاب بی‌پر، بستر خاکستر

طاووس در آتش، سرداری بی‌سر

چه شد؟ چه شد پایان قفس؟

چه شد؟ چه شد نور مقدس؟

×××

جنگجو! جنگجو! از آشتی بگو!

پای این کتیبه شکسته

پا دراز کن‌ ای همیشه خسته!

کنار ستون‌های در خون‌گاه

دست ما جان‌پناه

خوش‌ترین ساز در راه

تا این‌جای کار چیزی برای جلوگیری از عمومیت یافتن ترانه مشاهده نمی‌شود تا این‌که در ادامه کار با این بند مواجهیم:

مرا ببر به «کوچه حمید»

مرا ببر به «تخت جمشید»

«دبستان جهان تربیت»

ببر به کلاس آخر تبعید

در این بند به یک باره غلظت اسامی خاص بالا می‌رود. در چهار مصرع با سه اسم خاص روبه‌رو می‌شویم. تخت جمشید از آن دست اسامی خاص است که نزد ایرانیان وجهه عمومی دارد اما دو اسم خاص «کوچه حمید» و «دبستان جهان تربیت» از مواردی‌ است که به شکل مشخصی بر عمومیت یافتن و همذات پنداری مخاطب با راوی ترانه -که ظاهرا در این اثر راوی خود ترانه ‌سراست- ضربه وارد می‌کند.

از موارد دیگری که می‌توان در راستای این دست از کاربرد‌ها برشمرد ترانه «رانندگی در مستی» از یغما گلرویی‌ است. به‌کار بردن اسامی‌ای نظیر حافظ و رازی و قم و… مشکل خاصی در پیوند با ارتباط با مخاطبان گسترده ترانه را به وجود نمی‌آورد اما استفاده از شخصیت یکی از رمان‌های داستایوفسکی (راسکول‌نیکف) باعث بروز شکاف در ارتباط مخاطبان بیشتر با راوی ترانه و خود ترانه شده است.

در مجموع باید گفت در استفاده از اسامی خاص در ترانه، اگر کلیت ترانه برای مخاطب خاص درنظر گرفته شده باشد، بررسی میزان پراکندگی است که می‌تواند گستره مخاطبان را در‌‌ همان قشر خاص تعیین کند، چنان که هرچه دایره واژگانی مباحث بیشتری را دربرگیرد از آن سو دایره مخاطبان شعاع کمتری را خواهد داشت. و اگر ترانه کلیتی خاص را در ارتباط با مخاطبان نداشته باشد به کار رفتن اسم خاص در موارد جزئی می‌تواند آن کلیت را خدشه‌دار کرده و در ارتباط طیف وسیعی که می‌توانسته داشته باشد خلل وارد می‌کند.

در آخر باید یادآور شد این مقاله هیچ‌گونه قضاوتی در رابطه با ارزش به‌کار بردن یا مزیت به‌کار نبردن اسم خاص نداشته و قائل به نوعی ثابت از تولید اثر موسیقیایی نیست و تنها از منظر ارتباط با مخاطبان به این مقوله پرداخته است.


96/4/29
11:58 صبح

جعبه کمکهای اولیه روز عروسی

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

حتی اگر روز عروسی را به بهترین شکل برنامه‌ریزی کرده باشید، باز هم چند چیز کوچک مشکل‌زا خواهد شد. پس بهترین راه این است که از مصیبت‌ها و مشکلات روز عروسی با جمع آوری این چند وسیله‌ی کوچک در یک جعبه جلوگیری کنید
وقتی نوبت به زیبایی و جلوه‌ی شما در روز عروسی می‌رسد، حتما مشکلات کوچک و بزرگ غیرمنتظره‌ای گریبان گیر شما خواهد شد. آیا تاکنون برایتان اتفاق افتاده که برای مهمانی رفتن آماده شوید و اتاق کاملا تمیزتان به یک بازار کامل تبدیل شده باشد؟ خب، آماده شدن برای عروسیتان هم می‌تواند مثل این یا حتی بدتر باشد، اما شما باید از این زمان قبل عروسی با ساقدوش‌هایتان لذت ببرید نه با استرس و عصبانیت دنبال وسیله‌هایتان بگردید. از نخ و سوزن تا کفی کفش و سنجاق مو، این جعبه نقش یک ناجی را زمانی که بعضی چیزها از کنترل خارج می‌شوند را بازی می‌کند

خدمات مجالس در تهران

برای ترمیم و تجدید

گوش پاک کن
سوهان ناخن
کرم یا مرطوب کننده لب
کرم دست
سنجاق سر
موچین
شانه
رژ لب به رنگی که قرار است برای میکاپ عروسی استفاده کنید
پودر بدن
آینه کوچک
لاک ناخن به رنگی که قرار است در روز عروسیتان بزنید
چسب و وسایل ترمیم مژه مصنوعی
اسپری مو
اسپری بدن
پاک کننده آرایش

برای لباس

جعبه کوچک خیاطی با سوزن، نخ، دکمه و سنجاق قفلی
یک نوار یا ربان همرنگ لباستان ،شاید برای فیکس نگه داشتن تور یا لباستان نیاز باشد
قیچی
لاک بی‌رنگ و براق کننده ناخن برای جلوگیری از پاره شدن جوراب شلواری به دو سر خط پارگی بزنید تا از پاره شدن بیشتر جلوگیری شود
گچ سفید ،این همیشه همه را متعجب می‌کند، اما وقتی لکه‌ای روی لباس سفید عروسی ظاهر می‌شود
معجزه می‌کند

تشریفات مجالس در تهران

لوازم ضروری عمومی

آبنبات یا آدامس نعنایی
چسب زخم
باند
کفی کفش
قرص مسکن
نوشیدنی انرژی‌زا
پشت گوشواره‌ای اضافه
دستمال کاغذی به مقدار زیاد

تشریفات عروسی در تهران


96/4/26
9:31 عصر

نحوه چیدمان میز عروسی

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

وقتی نوبت به برنامه‌ریزی عروسی می‌رسد، یکی از هیجان انگیزترین قسمت‌ها تصمیم‌گیری در مورد ظاهر مراسم عروسی است. می‌دانیم که همه توانایی میزبانی یک روز بزرگ را در کنار یک دریاچه یا در یک مکان دکور شده به مدل قدیمی ندارند
عدم دسترسی به مکان ایده آل مورد نظر خود به این معنا نیست که محیط و ظاهر کلی مراسم عروسی مطلوب نباشد. چه در سالن رقص هتل یا در حیاط خلوط خود باشید، در کل چیدمان چشمگیر و بی‌نظیر میز عروسی می‌تواند فضای خالی و معمولی را متحول سازد

خوشبختانه، از سه نفر از برنامه‌ریزان عروسی و متخصص مد درباره تلفیقی از ایده‌های جدید درباره میز عروسی و ارائه پیشنهادات درباره برنامه‌ریزی و چیدمان روز بزرگ عروسی (یا توسط برنامه‌ریز یا توسط خودتان) سوال کردیم. از هر کدام از آن‌ها خواستیم که پنج مورد را که برای میز عروسی مهم می‌باشد در نظر داشته باشند

خدمات مجالس در تهران

صندلی‌ها
چیدمان وسایل غداخوری
کارت های رومیزی با نام افراد
تزئین و دکوراسیون میز
در نظر گرفتن علاقه میهمان‌ها

توصیه هایی برای عروس‌هایی که به دنبال یک برنامه‌ریز جشن هستند

وقتی با برنامه‌ریزهای بالقوه مصاحبه می‌کنید، به دنبال کسی باشید که نه تنها رویا و تخیل شما را درک کند، بلکه بدون شک ایده‌هایی برای تکمیل رویا و تخیل شما پیشنهاد دهد.
بهترین برنامه‌ریزها خلاقیت و تخصص‌ها را برای چیدمان میز ارائه می‌دهند که نه فقط روز شما را می‌سازد، بلکه در واقع از انتظارات شما هم فراتر می‌رود

خیلی از عروسی‌ها مثل هم به اتمام می‌رسند. چه توصیه‌ای دارید برای اینکه که جشن عروسی عالی برگزار شود

اگر شما عروسی هستید که عاشق رنگ هستید، رنگ برجسته انتخاب کنید و از آن رنگ‌ها در همه چیز، از لباس ساقدوش عروس تا دستمال سفره گرفته تا به پس زمینه غرفه عکس بطور کامل و رویایی استفاده کنید. اگر شما عاشق جزئیات هستید، در ماه‌های منتهی به عروسی، در بازارهای روزانه که برای فروش لوازم عروسی قدیمی دایر می‌شود باشید، به دنبال بشقاب‌های منحصر به فردی باشید که گلفروش از آن‌ها برای تزیین میز شما بتواند استفاده کند

تشریفات مجالس در تهران

کجا می‌توان ساده‌ترین روش را برای صرفه جویی در برنامه‌ریزی مراسم عروسی را پیدا کرد؟ چه چیزی ارزش خرج کردن دارد و چه چیزی ارزش خرج کردن ندارد؟

این موضوع برای هر زن و شوهر عملی نیست، اما همیشه اولین پیشنهاد ما این است که لیست مهمان‌ها را بررسی کنید! خرج کردن برای گل‌های زرق و برق‌دار، غذای خوشمزه و مبلمان زیبا خیلی آسان است هنگامی که شما با تعداد کمتری از مهمانان رو به رو باشید. در صورتی که چنین چیزی امکان‌پذیر نباشد، در مورد راه‌هایی برای استفاده از یک معیار برای ایجاد یک تاثیر بزرگ فکر کنید. به عنوان مثال، به جای پرسیدن از گلفروش، خودتان برای ایجاد تعداد زیادی از دستچین کوچک گل که براحتی می‌توانند گم شوند، به راحتی می‌توانید بهترین استفاده را از بودجه خود کنید و تنها با چند تا از گل‌های کاغذی رنگارنگ بزرگ به ظاهر کلی جشن خود یک جنبه عالی ببخشید

تشریفات عروسی در تهران


96/4/25
5:42 عصر

نحوه چیدمان میز تشریفات عروسی

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

وقتی نوبت به برنامه‌ریزی تشریفات عروسی می‌رسد، یکی از هیجان انگیزترین قسمت‌ها تصمیم‌گیری در مورد ظاهر مراسم عروسی است. می‌دانیم که همه توانایی میزبانی یک روز بزرگ را در کنار یک دریاچه یا در یک مکان دکور شده به مدل قدیمی ندارند
عدم دسترسی به مکان ایده آل مورد نظر خود به این معنا نیست که محیط و ظاهر کلی مراسم عروسی مطلوب نباشد. چه در سالن رقص هتل یا در حیاط خلوط خود باشید، در کل چیدمان چشمگیر و بی‌نظیر میز عروسی می‌تواند فضای خالی و معمولی را متحول سازد

تشریفات عروسی در تهران

خوشبختانه، از سه نفر از برنامه‌ریزان عروسی و متخصص مد درباره تلفیقی از ایده‌های جدید درباره میز عروسی و ارائه پیشنهادات درباره برنامه‌ریزی و چیدمان روز بزرگ عروسی (یا توسط برنامه‌ریز یا توسط خودتان) سوال کردیم. از هر کدام از آن‌ها خواستیم که پنج مورد را که برای میز عروسی مهم می‌باشد در نظر داشته باشند

صندلی‌ها
چیدمان وسایل غداخوری
کارت های رومیزی با نام افراد
تزئین و دکوراسیون میز
در نظر گرفتن علاقه میهمان‌ها

توصیه هایی برای عروس‌هایی که به دنبال یک برنامه‌ریز جشن هستند

وقتی با برنامه‌ریزهای بالقوه مصاحبه می‌کنید، به دنبال کسی باشید که نه تنها رویا و تخیل شما را درک کند، بلکه بدون شک ایده‌هایی برای تکمیل رویا و تخیل شما پیشنهاد دهد.
بهترین برنامه‌ریزها خلاقیت و تخصص‌ها را برای چیدمان میز ارائه می‌دهند که نه فقط روز شما را می‌سازد، بلکه در واقع از انتظارات شما هم فراتر می‌رود

خیلی از عروسی‌ها مثل هم به اتمام می‌رسند. چه توصیه‌ای دارید برای اینکه که جشن عروسی عالی برگزار شود

اگر شما عروسی هستید که عاشق رنگ هستید، رنگ برجسته انتخاب کنید و از آن رنگ‌ها در همه چیز، از لباس ساقدوش عروس تا دستمال سفره گرفته تا به پس زمینه غرفه عکس بطور کامل و رویایی استفاده کنید. اگر شما عاشق جزئیات هستید، در ماه‌های منتهی به عروسی، در بازارهای روزانه که برای فروش لوازم عروسی قدیمی دایر می‌شود باشید، به دنبال بشقاب‌های منحصر به فردی باشید که گلفروش از آن‌ها برای تزیین میز شما بتواند استفاده کند

کجا می‌توان ساده‌ترین روش را برای صرفه جویی در برنامه‌ریزی مراسم عروسی را پیدا کرد؟ چه چیزی ارزش خرج کردن دارد و چه چیزی ارزش خرج کردن ندارد؟

خدمات مجالس عروسی در تهران

این موضوع برای هر زن و شوهر عملی نیست، اما همیشه اولین پیشنهاد ما این است که لیست مهمان‌ها را بررسی کنید! خرج کردن برای گل‌های زرق و برق‌دار، غذای خوشمزه و مبلمان زیبا خیلی آسان است هنگامی که شما با تعداد کمتری از مهمانان رو به رو باشید. در صورتی که چنین چیزی امکان‌پذیر نباشد، در مورد راه‌هایی برای استفاده از یک معیار برای ایجاد یک تاثیر بزرگ فکر کنید. به عنوان مثال، به جای پرسیدن از گلفروش، خودتان برای ایجاد تعداد زیادی از دستچین کوچک گل که براحتی می‌توانند گم شوند، به راحتی می‌توانید بهترین استفاده را از بودجه خود کنید و تنها با چند تا از گل‌های کاغذی رنگارنگ بزرگ به ظاهر کلی جشن خود یک جنبه عالی ببخشید

خدمات تشریفات عروسی در تهران


96/4/22
4:15 عصر

رابطه موسیقی و سیاست؛ از خدمت تا خیانت

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

محمداشکان نظری: «سیاست تعریف های مختلفی دارد. تعریف ساده و رایجی آن را علم یا شیوه حکومت کردن معرفی می کند. تعریفی دیگر و دقیق تر، کار سیاسی یا سیاست ورزی را کرداری می شناسد که با آن حدود و شکل رابطه میان دولت و جامعه تعیین می شود.» (احمدی 1391، صص 249 و 250)

مسائلی چون شکل نهادهای دولت، دامنه اختیار و قدرت حکومت، نحوه وضع قانون ها و اجرای آن ها و سازمان یابی افراد در گروه های اجتماعی در دامنه علم سیاست قرار می گیرند. «امروزه تعریف های دیگری هم از سیاست مطرح شده اند، برخی سیاست را وسیله ای می دانند که به یاری آن اهداف اجتماعی آشکار می شوند و افراد و گروه ها آن اهداف را دنبال می کنند.» (همان، ص250)

در برداشت های مختلف از سیاست، قدرت حکومت و گاه قدرت به معنای کلی، موضوع های محوری دانسته شده اند. هنرمند همواره با حکومت، سیاست و قانون سر و کار دارد. در زمینه های روابط اجتماعی و هنر رابطه هایی با قانون و اخلاق پیدا می کند. در جوامع مدرن، قانون تعیین کننده حوزه فعالیت های هنری است.

در آزادترین کشورهای جهان نیز برای هنرمندان، توسط قانون، حد و مرزهایی تعیین شده اند. «مثلا هیچ پدیدآورنده ای در کشورهای دموکراتیک حق ندارد که قوانین مربوط به ممنوعیت پرنوگرافی کودکان را نقض کند.» (همان، همان جا) با اینکه در کشورهای دموکراتیک می توان گفت که سانسور وجود ندارد، اما آثاری که به پرنوگرافی کودکان مربوط می باشند، توقیف می شوند.

در کشورهایی که به شکل استبدادی یا غیردموکراتیک اداره می شوند، هنرمند آشکارا در برابر قدرت حکومتی قرار می گیرد. آثار او سانسور می شوند و گاه امکان باخبری از تحول هنری در کشورهای دیگر را ندارد. هنرمندان در رژیم های فاشیستی یا کمونیستی و رژیم های نظامی تابع قدرت حکومت می شوند، وگرنه یا باید خاموشی را برگزینند یا آثارشان ممنوع می شوند و حتی جانشان به خطر می افتد.

بخش عمده تاریخ موسیقی شاهد سانسور و خودسانسوری بوده است. سانسور در آغاز پیدایش اپرا به صورت سانسور متن نوشتاری اپراها و بعدها بر اجرای آن آثار اِعمال می شد. سانسور به معنای نظارت پیش از اجرا، گاه به دلایل سیاسی بود مثل حذف چند نمونه از اپرای «ریگولتو» در سال 1851 اثر «جوزپه وردی» در نخستین اجرای آن و گاهی هم سانسور دلیل اخلاقی داشت؛ چون سانسور اپرای «پلناس و ملیزاند» اثر «کلود دبوسی». (همان. ص 251)

کلاس آموزش پیانو

یکی از نمونه های رابطه سیاست و موسیقی، اپراهای وردی هستند که در دوره مبارزه مردم ایتالیا علیه ارتش اشغال گر امپراتوری اتریش با وجود سخت گیری ها و سانسور بر صحنه می رفتند و نقش مهمی در برانگیختن مردم به مبارزه داشتند. نمونه دیگری از رابطه سیاست و موسیقی، نهاد نظارت بر موسیقی نازی ها است. نظارت کامل بر این نهاد توسط حکومت بود و سیاست های نازی ها روند فعالیت های این نهاد را تعیین می کرد.

در حکومت های کمونیستی فعالیت های هنرمندان تحت کنترل بود. از تمام موسیقی دانان اتحاد شوروی این امکان سلب شد که با هنر جهانی آشنا شوند و بسیاری از آثار بزرگ به بهانه اینکه مُبلّغ فرهنگ امپریالیستی هستند، ممنوع شدند. در دوران انقلاب فرهنگی چین، موسیقی غربی ممنوع بود. در دوران جنگ تحمیلی ایران، موسیقی یکی از عامل های مهم برای ادامه جنگ بود، بسیاری از مفاهیم ملی، مقاومتی و غیره از طریق موسیقی منتقل می شدند.

نمونه های بسیاری در دست است که نشان می دهد فعالان سیاسی چگونه از موسیقی همچون عاملی اثرگذار در پیاده کردن برنامه های خود بهره برداری کرده اند. انواع خیزش ها، انقلاب ها و جنگ ها تا دهه 50 قرن بیستم در جهان معمولا مبتنی بر تحرکات عیان نظامی و فیزیکی صورت می گرفت؛ لیکن با ورود جدی تر هنر در این عرصه، این نوع معادلات که اساس آن ها بر زورآزمایی فیزیکی بود، بر هم ریخت. ترانه ها و آوازهای سیاسی و انقلابی از عوامل تعیین کننده در چنین معادلاتی هستند [...] از آخرین استفاده های سیاسی از موسیقی می توان به آهنگ هایی اشاره کرد که آمریکا و کشورهای هم پیمانش در جنگ های اخیر افغانستان و عراق از آن ها استفاده می کردند. (آزاده فر، 1394، ص 266)

می بینیم که موسیقی و سیاست، ناگزیر با هم در ارتباط هستند. گاه، موسیقی سیاست را تحت تاثیر خود قرار می دهد و گاه، سیاست، موسیقی را متاثر می کند. گاهی شخصیت های سیاسی برای حفظ منافع خود، موسیقی خاص را حمایت می کنند و نیز گاهی در جهت همین منافع، موسیقی خاصی را منع می کنند. «در مورد تاثیرپذیری موسیقی از فعل و انفعالات سیاسی در هر جامعه می توان به راحتی ردپای اتفاقات سیاسی را در دگرگونی عوامل ساختاری موسیقی و آواز دید. این تاثیرپذیری در مواردی تا به آن حد است که خود، باعث به وجود آمدن گونه های جدیدی شده است.» (همان، ص 264)

کردستان عراق یکی از مناطقی است که حداقل در یک قرن اخیر همیشه مستقیما با سیاست و جنگ در ارتباط بوده است. کردها به دنبال به دست آوردن قدرت سیاسی مستقل و ایجاد حکومت خودمختار، همیشه با حکومت مرکزی عراق در جنگ و جدال بوده اند و همین امر باعث شده تا هنر و به ویژه موسیقی ارتباط تنگاتنگی با سیاست داشته باشد.

تاریخ رابطه موسیقی و سیاست در کردستان عراق را می توان به دو دوره قبل و بعد از حکومت کردی تقسیم کرد. قبل از دوران حکومت کردی در واقع، دوران مقاومت، مبارزه و جنبش های انقلابی است؛ دورانی که کردها تحت حکومت اعراب بوده اندو از قدرت سیاسی برخوردار نبودند. دوران پس از حکومت کردی دورانی است که مبارزه، مقاومت و جنبش های انقلابی به پایان رسیده یا حداقل مفهوم گذشته را ندارند. این دو دوران دو نگاه رفتار موسیقی در مقابل سیاست و رفتار سیاست در مقابل موسیقی دارند. این دو رفتار چهار جنبه مختلف را دارند:

1. موسیقی در حمایت از سیاست؛
2. موسیقی در تقابل با سیاست؛
3. سیاست در حمایت از موسیقی؛
4. سیاست در تقابل با موسیقی

کلاس آموزش گیتار


96/4/21
7:1 عصر

خواننده سابق لس آنجلسی در حرم امام رضا (ع)

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

به گزارش صفحه اخبار واوموزیک محمد محبیان پسر حبیب خواننده قدیمی کشور که خودش هم مدتی در آمریکا به حرفه خوانندگی پرداخته، اینستاگرامش را با عکسی ار حضورش در حرم امام رضا (ع) برای ادای نذرش به روز کرد.

محمد محبیان نوشت:

اولین بار بود که اومدم حرم تا نذری که داشتم رو به حق مظلومیت امام رضا از خدا بخوام. اینجا دوباره اون حس آرامش و نزدیک شدن به خدا رو با تمام وجود حس کردم. تجربه دیدن آدمهایی که از راههای دور و نزدیک برای خوبتر شدن و نزدیک شدن به خدا اومدن ، بهم حس خوبی داد. جای #حبیب خالی
هوای امامزاده همیشه مقدسِ....


96/4/21
6:16 عصر

اولین مجموعه زمستانی تفریحی ایران در کیش ساخته می شود

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

اولین مجموعه زمستانی تفریحی ایران

به زودی در جزیره ی زیبای کیش، مجموعه ای تفریحی گردشگری زمستانی ساخته می شود که به عنوان اولین مجموعه تفریحی زمستانی در ایران می تواند تاثیر بسیار زیادی در بهبود صنعت گردشگری ایران داشته باشد. اولین مرحله از ساخت این مجموعه، در بهار سال 1397 شروع می شود.

جزیره ی زیبای کیش به زودی دارای اولین مجموعه ی تفریحی زمستانی ایران می شود. آقای مونسان رئیس هیئت مدیره منطقه آزاد کیش در این باره گفت در مدت اخیر، چند طرح تفریحی مانند «هتل برفی یا پنگوئن» به منطقه ی کیش اضافه شده است که می تواند حتی در هوای گرم کیش، ورزش ها و تفریح های زمستانی و برفی را ارائه کند. او گفت برای بهبود گردشگری کیش، سعی می شود تا هتل ها فقط محلی برای خواب و استراحت نباشند و خود هتل، یک جاذبه باشد و بتوان در آن وقت گذراند.

او همچنین در این باره گفت که قرار است هتل هایی که واگذار شده اند، هر کدام یک موضوع جدید داشته باشند تا از این طریق بتوان با کشورهای همسایه رقابت کرد و سفر به ایران هم بیشتر شود. ظاهرا اولین هتل برفی منطقه در امارات ساخته شده است و ایران، دومین هتل را از این نوع خواهد داشت.

زیباترین مناطق ایران

ویژگی های هتل تفریحی زمستانی

مدیر پروژه هتل برفی در این باره گفت که مجموعه تفریحی زمستانی قرار است 19 هزار متر مربع وسعت داشته باشد و در 2 مرحله ساخته شود. در مرحله ی اول تمرکز روی بخش تفریحی این مجموعه است که به آن snow land می گویند و جذابیت های زیادی خواهد داشت. در بخش دوم هم، تمرکز روی ساخت هتلی 16 طبقه با 124 اتاق و سوییت خواهد بود. برای ساخت این مجموعه، به 80 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

قیمت تور مشهد


96/4/20
9:16 عصر

بررسی موسیقی فیلم های کمدی در ایران

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

علی شیرازی: سینمای فارسی به پیروی از سَلَفش سینمای هند، سینمایی ترانه محور بود و برایش فرقی نمی کرد فیلمی که موسیقی اش در دست ساخت بود ملودرام باشد، یا فضایی غم آلود و حتی خنثی... بر همین اساس، عموم فیلم های خنده دار و کمدی (با وجود نحیف بودن آثار منتسب به این دومی در سینمای بومی ما) از یک یا چند (گاهی هم چندین!) ترانه سود می بردند. بگذریم که ملودی های گسترش یافته ترانه اصلی فیلم ها گاه تم کلی موسیقی فیلم از آغاز تا پایان را شکل می داد.

مدل اخیر از انتخاب (یا ساخت) و گنجاندن این موسیقی ها در فیلم ها، یکی از پرطرفدارترین گونه های استفاده از موسیقی فیلم در فیلم های میان مایه و نیز سطح پایین تر سینمای بدنه در سال های قبل از انقلاب بود؛ بدین صورت که در خیل فیلم های پرترانه فارسی، به طور معمول یک ترانه به فراخورد مثلا نسبتش با مضمون و داستان و همچنین جایگاهی که در کلیت فیلم پیدا می کرد، «اصلی» نام می گرفت و ملودی های گسترش یافته اش توسط آهنگساز همان ترانه، محور موسیقی ملودیک و بی کلام فیلم را هم تشکیل می داد.

در کنار این ها نیز شخصی مانند زنده یاد «روبیک منصوری» کار همیشگی خود را می کرد و قطعه های انتخابی اش از گونه های مختلف موسیقی فیلم غربی و آهنگ های ترکی، هندی و عربی را به نوار صوتی فیلم های فارسی می افزود؛ روند و مدلی همه پسند (از جمله در میان تماشاگران و نیز سینماگرانی که پسند و سلیقه آن ها را شکل می دادند) که به تبع ریشه و محبوبیتش در حیات چنددهه ای فیلمفارسی، در فیلم های خنده دار و گاه حتی معدود فیلم های کمدی ایرانی نیز راه تکرار شد.

حاصل تلاش های دم دستی انتخاب کنندگان آهنگ، سازندگان ترانه ها (که گاه به شکل مجزا و خارج از فیلم هم دارای ارزش های مستقل فرهنگی و هنری بودند) و سازندگان موسیقی فیلم های خنده دار یا منتسب به مکتب کمدی ایرانی، معمولا چیزی جز افزودن روغن داغ و چاشنی های حسی و عاطفی (یا درباره این فیلم های خاص، شلوغ کاری) نبود. روندی که به سان فیلم های هندی آثار سینمای فارسی را (حتی) اغراق آمیز هم جلوه می داد؛ چرا که سینمای بدنه هند و سینمای فارسی از اساس بر مبنای غلوکاری و درشت نمایی (تاکید همیشگی بر همان خطاهای گل درشت معروف) شکل گرفته بود.

کلاس آموزش پیانو

البته نمی توان تلاش های چند آهنگساز واقعی سینمای ایران را در خلق فضای موسیقایی متفاوت برای فیلم های خنده دار و کمدی نادیده گرفت. در فیلم «صمد خوشبخت می شود» (1354) زنده یاد«مجتبی میرزاده» افزون بر ترانه هایی که «مجید فرهنگ» چه در هنگام خوشبختی موقتی صمد و چه در باقی قصه که او همچنان بدبخت است و در فراق لیلا و حتی ننه آغا آوازهای غمگنانه سر می دهد، اتفاقا ملودی بی کلام ترانه مشهور ماشین مرادبرقی را پایه اصلی موسیقی فیلم قرار داد.

آن سال ها این ترانه ورد زبان ها بود (گویا ملودی در اصل از ترانه ای با کلام فولکلوریک برداشت شده) و میرزاده هم که در سال 1354 پس از حدود پنج سال تجربه اندوختن در آهنگسازی برای فیلم ها، آدم مشهور و معتبری شده بود، این ملودی را در تمام صحنه های فیلم به فراخور تغییر داد و استفاده خوبی از آن کرد؛ مثلا یک جا در تیتراژ ابتدایی با انتخاب ریتم تند، هم به حس و حال این ملودی و هم به کلیت عنوان بندی، سرزندگی بخشید تا فضای مفرح فیلم را معرفی کند.

جایی دیگر لودگی های صمد را با شُل و کرخت کردن مترونم یکی ساز بادی «اگزجره» (بزرگ نمایی) کرد تا شکل کاریکاتوری صحنه را تشدید کند. جاهایی هم در کاباره یا عروسی نافرجام عین اله بخت برگشته با لیلا، ترانه هایی متناسب با این صحنه ها را به موسیقی فیلم افزود و سپس در پایان، با ضرورت شنیدن ترانه توسط تماشاگر و قطع آن، دوباره به ملودی های برساخته اش از «ماشین مرادبرقی» پاساژهای موسیقایی تازه ای به فیلم افزود.

میرزاده در جایگاه آهنگساز معمول فیلم های صمد...

با ایجاد و رنگ آمیزی این فضاهای متنوع به شکل گیری فضای سرخوشانه این دسته فیلم ها کمک فراوانی کرد که احتمالال تماشای سریال مشهور صیاد که منبع اصلی این فیلم ها در سینما بود، به سنّ بیننده قد نمی دهند. مردم همیشه در مجموعه با صمدها، به عنوان آثاری که هم می خنداند و هم حالشان را خوب می کرد رو به رو می شدند و چندان هم دست خالی از سینما بیرون نمی رفتند.

تاثیری که بی گمان زنده یاد میرزاده در جایگاه یکی از سه آهنگساز برتر سینمای پیش از انقلاب و یکی از 10 آهنگساز بزرگ تاریخ سینمای ایران، در آن نقشی بی جایگزین ایفا کرد؛ چرا که در مقایسه با «اسفندیار منفردزاده» و زنده یاد «مرتضی حنانه» (دو آهنگساز بزرگ دیگر در فیلم های پیش از انقلاب)، میرزاده از تداوم و همچنین شمار بیشتری در زمینه ساخت فیلم های این چنینی (در کنار فیلم های ملودرام وحتی حادثه ای کارنامه اش) برخوردار بود. البته زنده یاد حنانه هم در طول فعالیتش در آهنگسازی، موسیقی تعدادی از فیلم ها خنداده (و کمترکمدی) ایرانی را ثبت کرده است که به تبع کیفیت و ساختار خود فیلم ها موسیقی شان نیز از قوت بقیه بخش های کارنامه استاد دور هستند.

میرزاده در فیلم «درشکه چی» ترانه مشهور و به شدت پرفروش آن سال ها «دوستت دارم» را اساس موسیقی فیلم قرار داد. (جایی خواندم که این ترانه با توجه به جمعیت آن زمانِ کشور، حدود دو میلیون فروش رفته است که بر فرض اگر هر صفحه وارد فضای زندگی یک خانواده شده باشد، خانوارهای ایرانی بسیاری را شامل می شود.)

به هر روی استفاده از ترانه هایی که قبل یا بعد از نمایش نخست هر فیلم گل می کردند (تازه در زمانی که اکران های دوم و سوم فیلم های پرفروش قدر و قیمت زیادی داشتند)، نکته های متنی و فرامتنی فراوانی را پیش چشم و گوش و ذهن بیننده می آورد.

«درشکه چی» کمدی رمانتیکی «نئورنالیستی» است که گاه کفه کمیک و گاهی هم کفه رمانتیکش بر آن یکی می چربد و امروز در تکرار تماشای این فیلم که حالا یکی از برترین آثار به واقع کمدی سینمیا نه چندان قدکشیده کمدی در ایران محسوب می شود، دیگر نمی توان ملودی دیگری را بر آن متصور بود.

میرزاده با تغییر واریاسیون های متناسب با مضمون و حال و هوای هر صحنه و تنوع های ریتمیک و ملودیکی که در قسمت های مختلف به موسیقی فیلم می بخشد، در نخستین گامش در کل کارنامه سینمایی خود، هم جای پای محکمی برای ادامه فعالیتش در رشته موسیقی فیلم دست و پا می کند و هم بعدها در تصنیف و سُرایش باقی لحن های موسیقایی در سینما توان خود را به رخ می کشد.

موسیقی فیلم «درشکه چی» البته از ترانه های دیگری هم سود برده است. ورژن اصلی ترانه محوریِ فیلم، یعنی «دوستت دارم» با صدای خواننده اش از طریق گرامافون در صحنه هایی از «دوستت دارم» شنیده می شود. مثل جایی که غلام علی خان درشکچه چی با هدف ابراز عشق دیرینه اش به زینت سادات که در همسایگی دیوار به دیوار خانه اش زندگی می کند و خاله دخترش نیز هست، صدای گرامافون را آن قدر بلند می کند تا دلدار نیز از راز دل او باخبر شود! (نگاه های عاشقانه بازیگر نیز مکمل مفهوم این ترانه است.)

آهنگساز اما در باقی فیلم معمولا از ملودی بی کلام «دوستت دارم» استفاده می کند و بدین ترتیب همه حادثه ها را در گرو برآمده از همین عشق قدیمی نشان می دهد که حالا با درگذشت شوهر زینت سادات، بیش از همیشه جلوه پیدا کرده او خردادهایی نظیر آتش سوزی در خانه یار و پریشان حالی در روابط خانوادگی زینت سادات با پسرش را در پی دارد و به همین منوال، تیرگی روابط پسر او با دختر غلامعلی خان که این دو نیز شیفته همدیگرند.

البته کارگردان و آهنگساز از ترانه هایی در دل فیلم و داستان نیز بهره می برند. نظیر پیرزن که ترانه ای فکاهی شبیه آثار پخش شده در برنامه رادیویی صبح جمع با شما است و به خوبی توسط خود بازیگر اصلی («نصرت کریمی») اجرا می شود. پیرزن در فیلم کارکرد توامان رمانتیک و کمدی دارد و بدین ترتیب با ساختار اصلی و دوگانه درشکه چی نیز هماهنگ نشان می دهد.

کلاس آموزش گیتار


96/4/15
7:51 عصر

پینک فلوید 2005 تا اکنون

بدست واوموزیک دانلود آهنگ در دسته

2005 تا اکنون

در دوم ژوئیه 2005، واترز، گیلمور، رایت و میسن پس از بیش از 24 سال در هاید پارک لندن گرد هم آمدند و در کنسرت لایو 8 به اجرای موسیقی پرداختند.[218] هماهنگ کننده? این برنامه، باب گلداف، این تجدید دیدار را ترتیب داد. او قبل از این‌که به سایر اعضا اطلاع دهد، میسن را از این موضوع مطلع کرده بود تا امکان برگزاری این کنسرت را ارزیابی کند. گلداف سپس موضوع را با گیلمور در میان گذاشت که او این پیشنهاد را رد کرد. او سپس از میسن خواست تا در این موضوع میانجی‌گری کند و رضایت گیلمور نسبت به انجام این امر را بدست آورد. میسن این درخواست را رد کرد اما در عوض با واترز تماس گرفت تا نظر وی را جویا شود که او علاقه‌مندی خود را اعلام نمود. سپس گلداف واترز را ملاقات کرد و جزئیات موضوع را با او مطرح نمود که در نتیجه زمان کنسرت تا حدود یک ماه بعد تعیین شد. پس از دو هفته واترز با گیلمور تماس گرفت، که نخستین مکالمه این دو پس از دو سال بود، و روز بعد گیلمور نیز پذیرفت تا در کنسرت حضور یابد. سپس گیلمور در این مورد با رایت تماس گرفت که او نیز سریعاً قبول کرد. در بیانه‌ای که گروه در رابطه با لایو 8 منتشر کردند، بر مسئله? بی‌ارتباط و بی‌اهمیت بودن مسائل و خصومت‌های گذشته اعضا در رابطه با حضور در لایو 8 تاکید شد.
پس از سه روز تمرین در استدیوهای بلک آیلند، فهرست نهایی آهنگ‌هایی که قرار بود در کنسرت آینده گروه اجرا شود، در «هتل کانافت» لندن دست‌چین شد.جلسات تمرین با مشکلاتی، از جمله عدم تفاهم‌هایی در نوع سبک و گام ترانه‌هایی که تمرینشان می‌کردند همراه بود. در آغاز این اجرا، واترز به حضار گفت: «[این] یک حس به شدت عاطفی است که پس از این همه سال کنار این مردان هستم، این که یکی از آن‌ها باشی... ما این را برای کسانی انجام می‌دهیم که اینجا کنارمان نیستند، و منحصراً برای سید.» پس از پایان اجرا گیلمور از حضار تشکر کرد و استیج را ترک کرد. واترز او را برای بازگشت فراخواند و اعضای گروه یکدیگر را در آغوش گرفتند. تصاویر این آغوش روز بعد از لایو 8 در بین روزنامه‌های یکشنبه بسیار پرطرفدار بود. در هفته‌ای که به اجرای لایو 8 منتهی می‌شد، یک اقبال تجاری عمومی نسبت به آثار پینک فلوید به وجود آمد. اچ‌ام‌وی گزارش داد که فروش «پژواک‌ها: بهترین‌های پینک فلوید» بیش از هزار درصد رشد داشته است، در حالی که آمازون. کام رشد چشمگیر فروش «دیوار» را گزارش داد. واترز در مورد حدود 20 سال خصومت و نزاع بین اعضا گفت: «من فکر نمی‌کنم هیچکدام از ما پس از این همه سال از 1985 با سربلندی بیرون آمده باشد... آن زمان بد و منفی بود، و من بابت نقش خودم در آن منفی بودن تاسف می‌خورم.»

پینک فلوید یک پیشنهاد 136 میلیون پوندی برای برگزاری یک تور نهایی را رد کرد.واترز احتمال اجراهای دیگر را کاملاً مردود ندانست اما اشاره کرد که این اجراها تنها در پوشش خیریه ممکن هستند. گیلمور نیز که در یک مصاحبه? مطبوعاتی حضور یافته بود، امکان بازتشکیل پینک فلوید را منتفی دانست و گفت: «تمریناتمرا متقاعد کردند[که] این آن چیزی نیست که خیلی بخواهم انجام دهم... لحظات خداحافظی بسیاری در زندگی و کار مردم وجود دارد که بعداً لغو می‌شوند، اما من فکر می‌کنم که به صورت قاطعانه می‌توانم بگویم اگر تور یا آلبومی دیگری باشد من جزئی از آن نخواهم بود. این را با یک احساس دشمنی یا چیزی مانند آن نمی‌گویم. فقط... یکبار به خواسته‌شان پاسخ گفتم و همکاری کردم و همان یکبار کافی است.» در فوریه 2006، گیلمور مصاحبه‌ای با «جینو کاستالدو» از روزنامه? ایتالیایی لا رپوبلیکا انجام داد. در نتیجه‌گیری مقاله دیده می‌شد: «صبر طرفداران به عزاداری تبدیل شد. اخبار حتمی هستند. پینک فلوید حل شده، به پایان رسیده و قطعاً مرده است.»زمانی که از گیلمور در مورد آینده? گروه سوال شد او گفت :"گروه؟ دیگر تمام شده... من به اندازه کافی انجام داده‌ام. من شصت سال سن دارم...[و] برای من راحت‌تر است تا بر روی آنچه خود دارم کار کنم." از آن زمان گیلمور و واترز بارها اشاره کرده‌اند که هیچ برنامه‌ای برای احیای پینک فلوید به همراه اعضای باقی‌مانده ندارند.

در 7 ژوئیه 2006 برت در خانه شخصی‌اش در کمبریج‌شایر درگذشت.او زمانی که فوت کرد 60 سال داشت. خانواده او وی را در 18 ژوئیه 2006 در گورستان کمبریج دفن کردند در حالی که هیچکدام از اعضای پینک فلوید برای این مراسم دعوت نشدند. پس از مرگ برت، رایت تعبیر کرد: «گروه طبیعتاً از مرگ سید برت بسیار ناراحت و غمگین است. سید راهنمای راه سال‌های آغازین گروه بود و میراثی را به جای گذاشت که تاکنون الهام بخش باقی‌مانده است.» برت پیش از مرگش، 35 سال را به گوشه‌گیری و در گمنامی گذراند. رسانه‌ها نیز وی را به خاطر تأثیرش بر موسیقی راک ستایش کردند.در 10 مه 2007 واترز، گیلمور، رایت و میسن اجرایی برای تکریم یاد برت در «باریبیکان سنتر» لندن برگزار کردند. گیلمور، رایت و میسن ترانه‌های «دوچرخه» و «آرنولد لین» که توسط برت نوشته شده بودند را اجرا کردند و واترز نسخه? تک‌نفره? ترانه او «شعله سوسوزن» را نواخت. رایت در 15 سپتامبر 2008 و در سن شصت و پنج سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. پس از مرگ او، هم‌گروه‌های او وی را برای تأثیری که بر موسیقی پینک فلوید داشت ستودند.

در 10 ژوئیه 2010، واترز و گیلمور در کنار یکدیگر اجرایی خیریه برای موسسه? «هوپینگ فاندیشن» برگزار کردند. این اجرا، که برای کودکان فلسطینی پول جمع‌آوری می‌کرد، در «کیدینگتون هال» آکسفوردشایر برگزار شد؛ جایی که آن‌ها برای حدود 200 شنونده موسیقی نواختند. پس از این اجرا گیلمور پذیرفت تا در کنار واترز اجرایی از «کرختی» در تور دیوار واترز داشته باشد.در 12 مه 2011، در اُ2 آرنای لندن، گیملور به تعهد خود به واترز عمل کرد. او دو تکنوازی گیتار را نواخت و هم‌سرایی کرد. تقریباً زمانی که نمایش در شرف پایان بود و پس از آن‌که دیوار کاملاً فرو ریخت، واترز خطاب به حضار گفت: «همه ما می‌دانیم که امشب شبی بود که دیوید لطف بزرگی به من برای حضور و اجرای "کرختی" کرد... پس خواهش می‌کنم به دیوید گیلمور خوشامد بگویید! یک تصادف عجیب و شگفت‌آور دیگر نیز رخ داده، یکی دیگر از بازماندگان گروه قدیمی ما نیز امشب این‌جا است. لطفاً آقای نیک میسن را برای آمدن به جایگاه راهنمایی کنید!» گیلمور و میسن، به ترتیب با یک ماندولین و طبل بزرگ، برای اجرای «بیرون دیوار» به واترز پیوستند.
در 26 دسامبر 2011، پینک فلوید و ایمی یک رشته جریان بازعرضه تمام آلبوم‌ها را تحت عنوان چرا پینک فلوید... ؟ آغاز کردند که قرار است تمام آلبوم‌های گروه را به صورت نسخه‌های ریمستر شده عرضه کند که در دو نوع «تجربی» و «غوطه‌ور» به صورت چند دیسکی و چند فرمتی عرضه می‌شوند. «جیمز گاتری»، یکی از تهیه‌کنندگان دیوار، وظیفه ریمستر کردن آلبوم‌ها را بر عهده داشت.

کلاس آموزش پیانو

رودخانه بی‌پایان

در 5 ژوئیه 2014، پالی سامسون، همسر دیوید گیلمور، در توییتر خود اعلام کرد که آلبوم جدید پینک فلوید با نام رودخانه بی‌پایان در اکتبر 2014 عرضه خواهد شد. این آلبوم بر اساس ضبط‌هایی که در سال 1994 ریک رایت انجام داده و تعدادی ترانه که بعداً ایجاد شدند، ساخته شده است. مدت کوتاهی بعد، وکالیست پس زمینه پینک فلوید، دورگا مک‌بروم، در حساب فیسبوک خود اعلام کرد آلبوم جدید پینک فلوید بر پایه یک پروژه موسیقیایی بی‌کلام که کار بر روی آن از جلسات ناقوس جدایی شروع شده و در گذشته بیگ اسپلیف نام داشته، بنا شده است. او اعلام کرد که بعداً میسن و گیلمور در این پرژه سهیم شده‌اند اما اشاره نکرد گای پرت، بیسیست پینک فلوید از سال 1986، هم همکاری کرده است یا خیر. این موضوع نشان می‌دهد که احتمالاً آلبوم جدید شامل دست‌اندرکاران پینک فلوید در لغزش آنی در عقل و ناقوس جدایی خواهد بود.

موسیقی

سبک‌ها

پینک فلوید همواره به عنوان یکی از نخستین گروه‌های سایکدلیک راک بریتانیا شناخته می‌شود که کار خود را در پوشش یکی از طلایه‌داران موسیقی زیرزمینی انگلستان آغاز کرد. بعضاً کارهای گروه در سال‌های اولیه خود در سبک اسپیس راک نیز طبقه‌بندی شده‌اند. رولینگ استون می‌نویسد: «در 1967، آن‌ها موسیقی روانگردانی ارائه می‌دادند که از لحاظ اجرا طولانی مدت بود و گاهی با سایر سبک‌ها از جمله هارد راک، بلوز، کانتری، فولک و موسیقی الکترونیک ترکیب می‌شد.» ترانه? مراقب تبر باش، یوجین به شناسایی گروه به عنوان یک گروه آرت راک کمک فراوانی کرد. همچنین بعضی منتقدان نیز پینک فلوید را یک گروه اسید راک می‌دانند. در اواخر دهه? 60 میلادی رسانه‌ها شروع به خطاب کردن پینک فلوید به عنوان یک گروه پراگرسیو راک کردند.

در 1968، رایت در مصاحبه‌ای در رابطه با موسیقی گروه گفت: «سخت است که ببینیم ما به عنوان یکی از نخستین گروه‌های سایکدلیک راک بریتانیا برشمرده می‌شویم. ما هیچوقت خودمان را آنگونه تصور نکرده بودیم... ما تنها و تنها برای لذت بردن به اجرای موسیقی می‌پردازیم... ما به هیچ سبک موسیقی گره نخورده‌ایم و فقط کاری را می‌کنیم که می‌خواهیم... تمرکز... بر روی بداهه‌نوازی و ابتکار است.» زمانی که واترز به رهبری گروه رسید علاقه چندانی به موسیقی اوایل ایجاد گروه نشان نداد: «اصلاً چیز خوبی نبود. ما مضحک بودیم. ما بی‌فایده بودیم. ما به هیچ نمی‌توانستیم اجرا کنیم پس آغاز به نواختن نوعی موسیقی احمقانه و تجربی کردیم... سید یک نابغه بود اما ما هم دیگر نباید برگردیم و برای ساعت‌ها فقط «اوردرایو میان‌ستاره‌ای» را اجرا کنیم.» پینک فلوید به عنوان یکی از گروه‌های خلاق موسیقی راک شناخته می‌شد که در ابداع سبک پراگرسیو راک در دهه 70 و موسیقی امبینت در دهه 80 نقشی مهم داشته است.

گیتارنوازی گیلمور

آلن دی پرنا، منتقد موسیقی، گیتارنوازی دیوید گیلمور را به عنوان عنصر جدایی‌ناپذیر موسیقی پینک فلوید ستایش می‌کرد. رولینگ استون دیوید گیلمور را در رتبه 14 لیست «100 گیتاریست برتر تمام زمان‌ها» قرار داد و دی پرنا او را مهم‌ترین گیتاریست دهه 70 دانست و او را «حلقه? گمشده بین جیمی هندریکس و ادی ون هیلن» خطاب کرد. در سال 2006، گیلمور در مورد تکنیک نواختنش گفت: «انگشت‌های[من] صدای مشخصی تولید می‌کنند...[آن‌ها] خیلی سریع نیستند، اما فکر می‌کنم که به سرعت تشخیص می‌دهم... نوعی که ملودی‌ها را می‌نوازم با چیزهایی مثل هنک ماروین و شدووز در ارتباط است». گیلمور کمتر به تک‌نوازی گیتار علاقه نشان می‌دهد؛ توانایی او در استفاده از نت‌های کم‌تر برای ایجاد سرعت بیشتر بدون کاستن از قدرت یا زیبایی کار، وی را با ترومپت‌نواز جز مشهور مایلز دیویس قابل مقایسه می‌کند.

در 2006، نویسنده? گیتار وورلد، جیمی براون، شیوه گیتارنوازی گیلمور را «ساده ساخته شده، با ریف‌های عظیم، شجاعانه، به همراه تکنوازی‌های گیتاری با گام مناسب و پشنیبانی امبینت غنی» توصیف کرد. او در ادامه تک‌نوازی‌های گیلمور در «پول»، «زمان» و «خلسه دلپذیر» را مانند اشعه? لیزر در توده‌ای از مه دانست. او همچنین تک‌نوازی‌های گیلمور در «زمان» را این‌گونه توصیف کرد: «گیلمور به آرامی پیش می‌رود و ایده? اولیه خود را قدم به قدم به سمت گام بالاتر پیش می‌راند.» گیلمور در مورد اینکه چگونه صدای منحصر به فرد گیتارش را ایجاد می‌کند می‌گوید: «من اغلب از یک فوز باکس، یک پدال دیلی و یک برایت ای‌کیو استفاده می‌کنم...[تا] نواختن را تقویت کنم... شما نیاز دارید تا بلند بنوازید – یا کمی بالاتر از آستانه شنوایی. برای من راحت‌تر است که... نت‌ها را به سوی شما خم کنم تا مانند یک تیغه برنده در شما فرو رود.»

تجربیات صوتی

پینک فلوید در طول دوره حیات خود به طور متناوب از تجربه گرایی صوتی سود می‌جست. در مه 1967 نخستین تک‌آهنگ گروه «نواختن امیلی را ببین» در سالن ملکه الیزابت به‌اجرا درآمد. در حین اجرا، گروه از یک دستگاه کوادرافونیک اولیه به‌نام هماهنگ کننده? آزیموث استفاده کرد. این دستگاه که معمولاً توسط رایت استفاده می‌شد، در صدای تقویت شده? موسیقی گروه دستکاری به‌عمل می‌آورد و با نوارهای ضبط‌شده ترکیب می‌شد که در نتیجه اصوات در 270 درجه اطراف محل اجرا پخش می‌شدند و این موضوع باعث می‌شد تا نوعی احساس گردیدن اصوات به دور سالن در ذهن شنوندگان تداعی شود. در 1972، آن‌ها یک «پی‌ای» سفارشی‌سازی‌شده خریداری کردند که به نوعی با چهار کانال جدید ارتقاء داده شده بود تا سیستم صوتی 360 درجه را به‌وجود بیاورد.

واترز در چندین ترانه از پینک فلوید، از جمله «پا به فرار»، «به ماشین خوش آمدی» و «به‌شخصه؟» با استفاده از سینث‌سایزرهای «ای‌ام‌اس سینث ای» و «وی‌اچ‌اس3» به تجربه صوتی پرداخت.همچنین وی از افکت اکوی «بینسون اکورک 2» برای نوازندگی گیتار باسش در ترانه «یه روز از این روزها» استفاده کرد.

پینک فلوید در آلبوم برش نهایی از بسیاری افکت‌های صوتی خلاقانه استفاده کرد که به شکلی ماهرانه و نوین ضبط‌شان نموده بودند. همکاری میسن در این آلبوم تقریباً به کار با سامانه تجربی هولوفونیک (که یک تکنیک پردازش صدا برای شبیه‌سازی یک افکت سه بعدی ایت) محدود می‌شد. این سامانه از نوار استریو برای تولید نوعی افکت استفاده می‌کرد که باعث می‌شد شنونده‌ای که هدفون به سر دارد احساس کند صداها پیرامون سرش در حال حرکت هستند. این فرایند به مهندس صوت اجازه می‌داد تا صدا را طوری شبیه‌سازی کند که بتواند آن را به میل خود از پشت سر، اطراف و روبروی شنونده پخش کند.

موسیقی متن فیلم‌ها

پینک فلوید همچنین موسیقی چند فیلم را نوشته است. آغاز این فعالیت با ساخت موسیقی متن برای فیلم کمیته در سال 1968 بود. آن‌ها در سال 1969، موسیقی فیلم باربت شرودر با نام بیشتر را ساختند که برای گروه آزمون موفقیت‌آمیزی بود و نه تنها به‌خوبی آن را به سرانجام رساندند، بلکه قطعاتی را که ساخته بودند همراه با آهنگ‌های آلبوم یک نعلبکی رمز و راز در برخی اجراهای زنده بعدی مورد استفاده قرار دادند. گروه برای ساخت موسیقی فیلم میکل‌آنجلو آنتونیونی با نام نقطه زابریسکی نزدیک به یک ماه در هتلی مجلل در رم، پایتخت ایتالیا وقت گذاشتند، واترز درباره این موضوع می‌گوید که اگر تغییرات پی در پی و سخت‌گیری آنتونیونی درباره موسیقی این فیلم نبود، آن‌ها می‌توانستند در کمتر از یک هفته کارشان را به پایان برسانند. در نهایت تنها سه آهنگ از پینک فلوید در آن فیلم استفاده شد. یکی از قطعاتی که مورد استفاده آنتونیونی قرار نگرفت و رد شده بود «سکانس خشونت بود» که بعدها مورد استفاده قرار گرفت و پیش زمینه‌ای برای آهنگ ما و آن‌ها در آلبوم نیمه تاریک ماه شد. در 1971 پینک فلوید بار دیگر با باربت شرودر، کارگردان سینما همکاری کرد و موسیقی فیلم لا والی را ساخت. آلبوم تیره و تار در پشت ابر در واقع برای این فیلم ضبط و بعدها به عنوان آلبومی جداگانه عرضه شد. ساخت موسیقی متن این فیلم نزدیک به یک هفته در منطقه شاتو هرویل در نزدیکی پاریس زمان گرفت که پس از انتشار در قالب آلبوم توانست پینک فلوید را برای نخستین بار در جدول بیلبورد جزو 50 تا قرار دهد.

کلاس آموزش گیتار


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >