علی شیرازی: سینمای فارسی به پیروی از سَلَفش سینمای هند، سینمایی ترانه محور بود و برایش فرقی نمی کرد فیلمی که موسیقی اش در دست ساخت بود ملودرام باشد، یا فضایی غم آلود و حتی خنثی... بر همین اساس، عموم فیلم های خنده دار و کمدی (با وجود نحیف بودن آثار منتسب به این دومی در سینمای بومی ما) از یک یا چند (گاهی هم چندین!) ترانه سود می بردند. بگذریم که ملودی های گسترش یافته ترانه اصلی فیلم ها گاه تم کلی موسیقی فیلم از آغاز تا پایان را شکل می داد.
مدل اخیر از انتخاب (یا ساخت) و گنجاندن این موسیقی ها در فیلم ها، یکی از پرطرفدارترین گونه های استفاده از موسیقی فیلم در فیلم های میان مایه و نیز سطح پایین تر سینمای بدنه در سال های قبل از انقلاب بود؛ بدین صورت که در خیل فیلم های پرترانه فارسی، به طور معمول یک ترانه به فراخورد مثلا نسبتش با مضمون و داستان و همچنین جایگاهی که در کلیت فیلم پیدا می کرد، «اصلی» نام می گرفت و ملودی های گسترش یافته اش توسط آهنگساز همان ترانه، محور موسیقی ملودیک و بی کلام فیلم را هم تشکیل می داد.
در کنار این ها نیز شخصی مانند زنده یاد «روبیک منصوری» کار همیشگی خود را می کرد و قطعه های انتخابی اش از گونه های مختلف موسیقی فیلم غربی و آهنگ های ترکی، هندی و عربی را به نوار صوتی فیلم های فارسی می افزود؛ روند و مدلی همه پسند (از جمله در میان تماشاگران و نیز سینماگرانی که پسند و سلیقه آن ها را شکل می دادند) که به تبع ریشه و محبوبیتش در حیات چنددهه ای فیلمفارسی، در فیلم های خنده دار و گاه حتی معدود فیلم های کمدی ایرانی نیز راه تکرار شد.
حاصل تلاش های دم دستی انتخاب کنندگان آهنگ، سازندگان ترانه ها (که گاه به شکل مجزا و خارج از فیلم هم دارای ارزش های مستقل فرهنگی و هنری بودند) و سازندگان موسیقی فیلم های خنده دار یا منتسب به مکتب کمدی ایرانی، معمولا چیزی جز افزودن روغن داغ و چاشنی های حسی و عاطفی (یا درباره این فیلم های خاص، شلوغ کاری) نبود. روندی که به سان فیلم های هندی آثار سینمای فارسی را (حتی) اغراق آمیز هم جلوه می داد؛ چرا که سینمای بدنه هند و سینمای فارسی از اساس بر مبنای غلوکاری و درشت نمایی (تاکید همیشگی بر همان خطاهای گل درشت معروف) شکل گرفته بود.
کلاس آموزش پیانو
البته نمی توان تلاش های چند آهنگساز واقعی سینمای ایران را در خلق فضای موسیقایی متفاوت برای فیلم های خنده دار و کمدی نادیده گرفت. در فیلم «صمد خوشبخت می شود» (1354) زنده یاد«مجتبی میرزاده» افزون بر ترانه هایی که «مجید فرهنگ» چه در هنگام خوشبختی موقتی صمد و چه در باقی قصه که او همچنان بدبخت است و در فراق لیلا و حتی ننه آغا آوازهای غمگنانه سر می دهد، اتفاقا ملودی بی کلام ترانه مشهور ماشین مرادبرقی را پایه اصلی موسیقی فیلم قرار داد.
آن سال ها این ترانه ورد زبان ها بود (گویا ملودی در اصل از ترانه ای با کلام فولکلوریک برداشت شده) و میرزاده هم که در سال 1354 پس از حدود پنج سال تجربه اندوختن در آهنگسازی برای فیلم ها، آدم مشهور و معتبری شده بود، این ملودی را در تمام صحنه های فیلم به فراخور تغییر داد و استفاده خوبی از آن کرد؛ مثلا یک جا در تیتراژ ابتدایی با انتخاب ریتم تند، هم به حس و حال این ملودی و هم به کلیت عنوان بندی، سرزندگی بخشید تا فضای مفرح فیلم را معرفی کند.
جایی دیگر لودگی های صمد را با شُل و کرخت کردن مترونم یکی ساز بادی «اگزجره» (بزرگ نمایی) کرد تا شکل کاریکاتوری صحنه را تشدید کند. جاهایی هم در کاباره یا عروسی نافرجام عین اله بخت برگشته با لیلا، ترانه هایی متناسب با این صحنه ها را به موسیقی فیلم افزود و سپس در پایان، با ضرورت شنیدن ترانه توسط تماشاگر و قطع آن، دوباره به ملودی های برساخته اش از «ماشین مرادبرقی» پاساژهای موسیقایی تازه ای به فیلم افزود.
میرزاده در جایگاه آهنگساز معمول فیلم های صمد...
با ایجاد و رنگ آمیزی این فضاهای متنوع به شکل گیری فضای سرخوشانه این دسته فیلم ها کمک فراوانی کرد که احتمالال تماشای سریال مشهور صیاد که منبع اصلی این فیلم ها در سینما بود، به سنّ بیننده قد نمی دهند. مردم همیشه در مجموعه با صمدها، به عنوان آثاری که هم می خنداند و هم حالشان را خوب می کرد رو به رو می شدند و چندان هم دست خالی از سینما بیرون نمی رفتند.
تاثیری که بی گمان زنده یاد میرزاده در جایگاه یکی از سه آهنگساز برتر سینمای پیش از انقلاب و یکی از 10 آهنگساز بزرگ تاریخ سینمای ایران، در آن نقشی بی جایگزین ایفا کرد؛ چرا که در مقایسه با «اسفندیار منفردزاده» و زنده یاد «مرتضی حنانه» (دو آهنگساز بزرگ دیگر در فیلم های پیش از انقلاب)، میرزاده از تداوم و همچنین شمار بیشتری در زمینه ساخت فیلم های این چنینی (در کنار فیلم های ملودرام وحتی حادثه ای کارنامه اش) برخوردار بود. البته زنده یاد حنانه هم در طول فعالیتش در آهنگسازی، موسیقی تعدادی از فیلم ها خنداده (و کمترکمدی) ایرانی را ثبت کرده است که به تبع کیفیت و ساختار خود فیلم ها موسیقی شان نیز از قوت بقیه بخش های کارنامه استاد دور هستند.
میرزاده در فیلم «درشکه چی» ترانه مشهور و به شدت پرفروش آن سال ها «دوستت دارم» را اساس موسیقی فیلم قرار داد. (جایی خواندم که این ترانه با توجه به جمعیت آن زمانِ کشور، حدود دو میلیون فروش رفته است که بر فرض اگر هر صفحه وارد فضای زندگی یک خانواده شده باشد، خانوارهای ایرانی بسیاری را شامل می شود.)
به هر روی استفاده از ترانه هایی که قبل یا بعد از نمایش نخست هر فیلم گل می کردند (تازه در زمانی که اکران های دوم و سوم فیلم های پرفروش قدر و قیمت زیادی داشتند)، نکته های متنی و فرامتنی فراوانی را پیش چشم و گوش و ذهن بیننده می آورد.
«درشکه چی» کمدی رمانتیکی «نئورنالیستی» است که گاه کفه کمیک و گاهی هم کفه رمانتیکش بر آن یکی می چربد و امروز در تکرار تماشای این فیلم که حالا یکی از برترین آثار به واقع کمدی سینمیا نه چندان قدکشیده کمدی در ایران محسوب می شود، دیگر نمی توان ملودی دیگری را بر آن متصور بود.
میرزاده با تغییر واریاسیون های متناسب با مضمون و حال و هوای هر صحنه و تنوع های ریتمیک و ملودیکی که در قسمت های مختلف به موسیقی فیلم می بخشد، در نخستین گامش در کل کارنامه سینمایی خود، هم جای پای محکمی برای ادامه فعالیتش در رشته موسیقی فیلم دست و پا می کند و هم بعدها در تصنیف و سُرایش باقی لحن های موسیقایی در سینما توان خود را به رخ می کشد.
موسیقی فیلم «درشکه چی» البته از ترانه های دیگری هم سود برده است. ورژن اصلی ترانه محوریِ فیلم، یعنی «دوستت دارم» با صدای خواننده اش از طریق گرامافون در صحنه هایی از «دوستت دارم» شنیده می شود. مثل جایی که غلام علی خان درشکچه چی با هدف ابراز عشق دیرینه اش به زینت سادات که در همسایگی دیوار به دیوار خانه اش زندگی می کند و خاله دخترش نیز هست، صدای گرامافون را آن قدر بلند می کند تا دلدار نیز از راز دل او باخبر شود! (نگاه های عاشقانه بازیگر نیز مکمل مفهوم این ترانه است.)
آهنگساز اما در باقی فیلم معمولا از ملودی بی کلام «دوستت دارم» استفاده می کند و بدین ترتیب همه حادثه ها را در گرو برآمده از همین عشق قدیمی نشان می دهد که حالا با درگذشت شوهر زینت سادات، بیش از همیشه جلوه پیدا کرده او خردادهایی نظیر آتش سوزی در خانه یار و پریشان حالی در روابط خانوادگی زینت سادات با پسرش را در پی دارد و به همین منوال، تیرگی روابط پسر او با دختر غلامعلی خان که این دو نیز شیفته همدیگرند.
البته کارگردان و آهنگساز از ترانه هایی در دل فیلم و داستان نیز بهره می برند. نظیر پیرزن که ترانه ای فکاهی شبیه آثار پخش شده در برنامه رادیویی صبح جمع با شما است و به خوبی توسط خود بازیگر اصلی («نصرت کریمی») اجرا می شود. پیرزن در فیلم کارکرد توامان رمانتیک و کمدی دارد و بدین ترتیب با ساختار اصلی و دوگانه درشکه چی نیز هماهنگ نشان می دهد.