وحید استرون: در ایستگاه مترو خسته از یک روز کاری منتظر بودم که به مقصد برسم
که از چند واگن آنطرف تر صدای آشنا به گوشم خورد.
پسر جوان با ظاهری آراسته در حال خواندن اشعار نوستالوژیکی بود
که حس خوبی را به مسافران می داد.
احساس کردم که باید مبلغی پول به عنوان کمک مالی به او بپردازم،
اما نه ظاهرش به متکدیان می خورد
و نه هنرش کمتر از آوازهایی بود که ما برای شنیدن آن مبلغ زیادی را برای خرید بلیط کنسرت پرداخت می کردیم.
اما ماموران مترو همانطور که با دستفروشان برخورد می کنند، او را از واگن پیاده کردند.
چند سالی است موسیقی های خیابانی در کوچه و خیابان های شهر تهران به گوش می رسد
آموزشگاه موسیقی
و جوانان با ظاهری آراسته، سازی را که می شناسند می زنند
و مردم با اسکناسی سبز، آنها را کمک می کنند تا زندگی آن ها هم بگذرد.
این روزها به هر گوشه ای از شهر که سر بزنید تعدادی از آنها را می بینید
که با سازشان در حال نواختن هستند،
نوازنده های خیابانی و هنرجویان آموزش آواز از پدیده های تقریبأ جدید خیابان های پایتخت ایران هستند،
تا اوایل دهه هشتاد و قبل از آن خبری از آنها در پیاده روها و خیابان های کلانشهرها نبود،
اما رفته رفته در طول این سالها بر تعداد آنها افزوده شده است.
اما در کشور ما به مانند هر کشور در حال توسعه این پدیده نو با نگاه های متفاوتی روبرو است.
عده ای آنها را متکدی و عده دیگر این امر را نشانه ای برای شادابی جامعه می دانند.
نهادهایی مانند شهرداری ونیروی انتظامی نیز دستورالعمل هایی برای برخورد با این افراد دارند.
گذران جامعه ای سنتی به جامعه ای مدرن
در نگاه اول به این امر می توان جوانانی را دید که فارغ التحصیل رشته موسیقی یا در حال آموزش آواز هستند
و توان برپا کردن کنسرت را ندارند
و مجبور هستند که برای شناساندن هنر خود به مردم در کنار خیابان ها ساز بزنند.
از سوی دیگر کارشناسان می گویند:
فقر فرهنگی در جامعه در حال گذر از سنت به مدرنیته
باعث می شود چنین پدیده هایی با برخورد های متفاوتی از سوی افراد جامعه روبرو شوند.
با این حال تنها می توان گفت که نوازندگان و خوانندگان خیابان متکدی نیستند
و آنها متکی بر هنر خود به مانند بسیاری از مشاغل دیگر هستند.
این در حالی است که برخی افراد نیز از این امر سوء استفاده کرده
و با سازهای موسیقی و ظاهری ناآراسته تنها به دنبال تکدی گری هستند
و نه تنها ماموران نهادها بلکه هر انسانی که آنها را می بیند متوجه می شود که آنها متکدی هستند.
جوانی که در کنار خیابان در حال نواختن ساز سنتور بود ،
برگه ای جلوی خود گذاشته وبرروی آن نوشته بود که می خواهم از دواج کنم .
آموزش آواز
او معتقد بود بخش آزار دهنده کار مردم این است که برخی آن ها را با متکدیان اشتباه می گیرند.
یکی دیگر از این نوازنده های خیابانی که همراه با دوست دیگرش در پیاده رویی در شهرک غرب گیتار می نوازد
نیز در باره کارشان می گوید:
«در بین نوازنده های خیابانی برخی از بچه ها واقعأ حرفه ای هستند و موسیقی را خوب می شناسند،
ما هم دانشجوی موسیقی هستیم و می خواهیم در آینده یک گروه موسیقی تشکیل دهیم،
فعلأ هم تصمیم گرفته ایم از راه هنر خود کسب درآمد کنیم
و تنها راهی که در این شرایط وجود دارد نواختن موسیقی در خیابان است.
البته و خوشبختانه در حد خرج و مخارج روزانه خود پول در می آوریم و راضی هستیم.»
پرداخت های مالی را با کمک مالی اشتباه نگیریم
دکتر افسر افشار نادری جامعه شناس و دکترای مدیریت فرهنگی
با اشاره به اینکه ما در دوره ای قرار گرفته ایم که هنر و فرهنگ از دست نخبگان خارج شده
و به دست افراد معمولی افتاده است و این یک معنای جدید در فرهنگ است افزود:
«در کشورهای توسعه یافته هنرهای خیابانی وجود دارد
و افراد بدون اینکه در تالارها و استودیو ها باشند در کنار خیابان هنر خود را در معرض دید عموم قرار می دهند
و از این طریق با پرداخت های مالی مردم (نه کمک مالی) امرار معاش می کنند.
اما متاسفانه این امر در کشور ما هنوز جای خود را درمیان مردم باز نکرده
وبه شکل تکدی به آن نگاه می شود.
بسیاری از این افراد دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته هنر و موسیقی هستند
و اگر هنر خود را در کنار خیابان ها عرضه نکنند جای دیگری برای این کار ندارند.»
او ادامه داد:
«برخی از این نوازندگان هیچ شباهتی به متکدی ندارند،
جوان های با شکل وظاهری آراسته و دست را به طرف کسی دراز نمی کنند
و این افراد با کسانی که با شکل وظاهری نا آراسته که تنها ساز وموسیقی را وسیله ای برای تکدی گری قرار داده اند
و صدای ساز آنها شباهتی به موسیقی ندارد اشتباه گرفته می شود.
باید گفت که فقر فرهنگی در کشور در حال گذر است
و ما در کلاس های درس خود به دانشجویان تاکید می کنیم
که این افراد متکدی نیستند و مردم در قبال هنر آنها پرداخت مالی دارند و آنها را تحسین می کنند.»
نهادها بسیار عامیانه با پدیده های جامعه برخورد می کنند
دکتر افشار نادری در پاسخ به این سئوال که چرا مامورین انتظامی و شهرداری با آنها برخورد می کنند تاکید کرد:
«متاسفانه در کشور ما به جای اینکه فرهنگ از نهادها و ادارات شروع شود وبه مردم انتقال پیدا کند
اتفاقی برعکس رخ می دهد
وبرخی از نهادهای ما بسیار عامیانه با پدیده های جامعه برخورد می کنند
و فکر می کنند نوازندگان خیابانی همان فروشندگان دوره گرد هستند و با آنها برخورد زننده ای دارند.
متاسفانه این آگاهی در میان آنها وجود ندارد و اهداف آنها بر مبنای نگرش علمی نیست
و بیشتر نگرشی عامیانه است پس نباید از این برخوردها تعجب کرد.»