موسیقی هر ملتی از روح و جان آن ملت سرچشمه گرفته است.
از لرزش و طنین سیمهای ساز می توان گذشتهی دردناک یا سعادتآمیز و انحطاط یا بزرگی یک ملت را شنید و حس کرد و میتوان توسط موسیقی با گذشته هر ملتی آشنا شد.
موسیقی ایرانی همان طور که ناملایمات تاریخی را با تاثرات عمیق محفوظ داشته و منعکس میکند به همان میزان منعکسکننده اقتدار و شکوه تاریخی ملت ما نیز هست.
به طوری که موسیقی هر ملتی از دو جزء ترکیب مییابد جزء اول را تکنیک و جزء دوم را ترانههای ملی تشکیل میدهد.
در بسیاری از کتب قدیمی و باستانی، اختراع موسیقی را در جهان به (فیثاغورث) نسبت دادهاند ولی این فیثاغورث نه مخترع سی لحن باربد بود و نه از دستگاهها و گوشهها و ردیفهای موسیقی اصیل و ملی ایران اطلاع و آگاهی داشت، تاریخچه موسیقی کلاسیک و سنتی ایران را باید در زمانهای بسیار قدیم جستوجو کرده است.
اساتید و بزرگان علم و هنر و ادب مانند: باربد، نکیسا، سرکیس، بامشاد، رامتین، زریاب، اسحاق موصلی، منصور زلزل، رودکی، ابونصر فارابی، بوعلی سینا، عبدالقادر مراغهیی، صفیالدین ارموی و خیلیهای دیگر موسیقی ما را زنده نگه داشته و برای آن زحمت بسیار کشیدهاند،
ولی هیچ یک نوشتهی آهنگهای زمان خود را برای آیندگان به نحو قابل استفادهایی به جا ننهادهاند، تا از این هزاردستان و نغمههای سحرانگیز آن به خصایص احوال روانی آنها واقف شویم .
آموزشگاه موسیقی
و نیز از قرون گذشته و زمان صفویه تا چند سال پیش قطعات موسیقی ما که اکنون به صورت ردیف به زیور طبع درآمده سینه به سینه تعلیم میشده است که اکنون، نه میتوان گفت این ردیفها، مجموعهی ترانههای ملی است و نه میتوان گفت که ترانههای ملی مصالح ساختمانی این ردیفها نبوده است،
بلکه باید گفت، این هر دو مجموعه منتخب آثار الهامات موسیقیدانان ملل تابعه ایرانی است که از دو هزار و پانصد سال پیش باقی مانده و درین زمان به نسل حاضر تسلیم میشود و در عین حال چنین نتیجه میتوان گرفت که هر گاه از آغاز پیدایش خط موسیقی آثار علماء و موسیقیدانان ما نیز ضبط شده بود.
اکنون به تحقیق از مجموعهی تصانیف موسیقی جهانی کمتر نبود و معهذا کیفیت همین کمیت در مقایسه با موسیقی ملل دیگر، سرچشمههای زایندهای است.
موسیقی ایرانی که به تحقیق از موسیقی سایر ملل رویاانگیزتر است و درین زمان کیفیت محسوس آن بر نیمی از ساکنین جهان نیز مقبول افتاده است،
پس از انقراض سلسلهی ساسانی بر اثر شکستها و تاثیرات عمیق ملی و طغیان و سرکشیهایی که موارد ناکامیهای ما بود و در دو کیفیت ممتاز درآمد، یکی حماسهسرایی و آمادگی برای مبارزات حیاتی و اثبات شخصیت و استقلالطلبی و یکی حالات واقعی یک شکستخورده و غمزده مغرور و امیدوار.
تا قبل از رواج خط، موسیقی در ایران به جز به شکل تعزیهخوانی معمول نبود.